معنی مهاجم اینترنتی
حل جدول
هکر
نقطه اینترنتی
دات
نفقطه اینترنتی
دات
تارنمای اینترنتی
وب
حساب اینترنتی
اکانت
گپ اینترنتی
چت
لغت نامه دهخدا
مهاجم. [م ُ ج ِ] (ع ص) حمله کننده. هجوم کننده. به ناگاه درآینده.
فرهنگ واژههای فارسی سره
رایاتاری
فرهنگ معین
(مُ جِ) [ع.] (اِفا.) هجوم کننده.
فارسی به عربی
عدوانی، محتل، معتدی، هجوم
فرهنگ فارسی آزاد
مُهاجِم، هجوم برنده، حمله کننده،
فارسی به ایتالیایی
invadente
فرهنگ عمید
کسی که ناگاه حمله کند یا ناگهان به کسی یا جایی درآید، هجومکننده،
عربی به فارسی
حمله کننده , جلو , پیش , ببعد , جلوی , گستاخ , جسور , فرستادن , رساندن , جلوانداختن , بازی کن ردیف جلو
فرهنگ فارسی هوشیار
تکنده تازنده (اسم) حمله کننده هجوم کننده جمع : مهاجمین.
معادل ابجد
1210